مقــلات |
اوستا، کتاب مقدس آیین زردشت كتاب مقدس و آسماني دين زردشتيان "اَوِستا"ست و آن، مجموعه اي ميباشد كما بيش از مطالب مختلف كه بدون ارتباط و التصاق با هم آميخته شده و در حقيقت، باقيمانده از مجموعة بزرگتري از يك ادبيات باستاني و كهنسال است كه قسمت عمدة آن از ميان رفته و نابود شده است. مهمترين قسمت اوستاي موجود در زمان ما"يَسنا" است و آن مشتمل بر"گاتها"، يعني سرودهاي خاص زردشت ميباشد كه به لهجة محلي بسيار كهنسال (نزديك به زبان ودا) نگاشته شده و بعضي اطلاعات موثق و معلومات مطمئن در باب حيات و انديشه هاي زردشت از آن به دست مي آيد. قسمتهاي ديگر اوستا يعني "ويسپرد" ، " ونديداد"، "يشتها" ( نغمات ستايش) و "خرده اوستا" (اوستاي كوچك) در مرتبة وثوق و اعتماد به پاي يسنا نميرسند؛ زيرا آن بخشها در قرون بعد تأليف شده و بيشتر در معرض قبض وبسط زندگاني جهاني قرا گرفته بوده اند. «آيين اوستا در ادوار بعد » از قطعات مختصر و كوتاهي كه از آثار باستاني زردشتيان عهد قديم در دست است اطلاع مبسوطي از چگونگي انتشار آن دين برفراز فلات ايران ودر دامنه هاي كوهستانهاي غربي (پاطاق) نمی توان به دست آورد، ولي معلوم است كه درهنگام تأسيس و بسط سلطنت كيان، شاهنشاهان پارس آن را دين رسمي دربار قرار دادند و آن دسته ازشاهان ايران، كه بعد از كورش كبير - فاتح بابل در 538ق.م. وکسی كه امپراتوري كلدانيان را خاتمه داد -آمدند، به آن دين گردن نهادند. جريان وقايع درآن زمان سراسر مبتني بر حدس و مظنه است. همين قدر روشن است كه آيين زردشتي در ميان شاهزادگان و بزرگان آريايي نژاد به سرعت انتشار يافته و مسلماً درآغاز در بين آنها بر سر آن آيين جنگهاي شديد نيز به وقع پيوسته است تا انكه سرانجام در ايالت ماد (شمال غربي) ايران پيروان زردشت غلبة نهايي حاصل كردند و جماعت مغان درآن ناحيه به قبول و پشتيباني آن آيين تسليم شدند.
منبع : جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی ـ فرهنگی،1383 صص447 تا483 . |